این صفت ها حالشان خوش نیست ! هر دفعه یک قیافه ای برای ما می گیرند! باید حفظشان کنید.
صفت ساده |
صفت برتری |
صفت عالی |
Good خوب |
Better بهتر |
The bestبهترین |
Badبد |
Worse بد تر |
The worstبدترین |
Much/ manyزیاد |
Moreبیشتر |
The mostبیشترین |
Farدور |
Fartherدورتر |
The farthestدورترین |
I have more books than you.
من کتاب های بیشتری از شما دارم.
Tara is the best student at school.
تارا بهترین دانش آموز در مدرسه است.
He is still in hospital, he is better than he was last week.
او هنوز در بیمارستان است، او بهتر از هفتۀ پیش است.
You are the worst driver I know.
تو بدترین راننده ای هستی که می شناسم.
You play tennis better than I do.
شما از من بهتر تنیس بازی می کنید.
I ran pretty far yesterday, but I ran even farther today.
من دیروز خیلی مسافت دوری دویدم، اما امروز حتی مسافت دور تری دویدم.
درباره این سایت